شهریور ۱۴۰۲(فرمت تاریخ آرشیو ماهانه)
نوشته‌های من

کتاب های سخت حلقوم

آب را بی زحمت فرو میبری، برنج را با کمی جویدن، گوشت را با تکه تکه کردن و جویدن، نان را با تکه تکه کردن،جویدن

ادامه مطلب »
این روزها

نقاشی ِزندگی

بسم الله سرویزیت بودیم که استاد گفت:”بهت میخوره بری رشته ی زنان!من توی طالعت میبینم!” گفتم:”استاد من اون طالع رو آتیش میزنم!”و خندیدم. گفت:”پس چی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

تحمّل با تشدید

مهمان خانم مل رابینز بودم.نویسنده ی کتاب ” بزن قدش این یه قانونه”. ۸دقیقه ای مهمانش شدم و خطوطش را خواندم.نوشته بود که “تصویرسازی رسیدن

ادامه مطلب »
نامه هایی به خودم

خودپذیری

“عزت نفس با خودپذیری متفاوت است.عزت نفس حالتی ست که آن را تجربه می کنیم و خودپذیری کاری ست که آن را انجام می دهیم.”

ادامه مطلب »
این روزها

و من …و انسان

دلتنگم. مغزم از هجوم اطلاعات خسته است. ناراحتم. مغزم از انبوه دانستنی ها خسته است. گاهی امیدوارم. مغزم از فراوانیِ ندانسته ها خسته است. گاهی

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

دوست جدید!

مدتی با خودمان به گونه ای رفتار کنیم که با دوستمان آنگونه رفتار میکنیم. همانطور که مراقب هستیم ناراحتش نکنیم،کاری که دوست ندارد انجام ندهیم،دلش

ادامه مطلب »
این روزها

پاره نویس

+درمرام خدا نیست که به فضل و رحمتش امید داشته باشی و اجابت نکند. +فسبح بحمد ربک و کن من الساجدین…که نزدیک ترین حالت بنده

ادامه مطلب »
نوشته‌های من

خیره به زندگی

+خانوم نمیخوای کفشاتو درست کنم؟ ایستادم. -کفشام؟مگه خرابه؟ +آره این طرف کفشت باز شده.بده درستش کنم. کفش هارادر آوردم و دمپایی پوشیدم.چسب را برداشت و

ادامه مطلب »
این روزها

رنجِ ندانستن

تا حالابه فرق بین خودت و خدا فکر کرده ای؟ من و تویی که از آینده بی خبریم من و تویی که به خاطر این

ادامه مطلب »
این روزها

آمدنم بهر چه بود؟

این روزها؟ پیش می روم. به کجا؟ دقیقا نمیدانم. راضی ای؟ تا تعریفت از راضی بودن چه باشد! خوشحالی؟ نه اما ادامه می دهم. تا

ادامه مطلب »