“عزت نفس با خودپذیری متفاوت است.عزت نفس حالتی ست که آن را تجربه می کنیم و خودپذیری کاری ست که آن را انجام می دهیم.”
این بریده ای از فصل خودپذیری کتاب عزت نفس ناتانیل براندن هست.کتابی با جلد آبی که میتواند زندگیت را آبی کند.آبی از جنس آرامش.چرا که با این کتاب با خودت دوست می شوی.جنگ درونت به صلح می رسد.
این فصل را بیشتر از همه دوست دارم.به قول خود ناتانیل براندن:” تا زمانی که خودپذیری نباشد، رسیدن به عزت نفس امکان پذیر نیست.”
و بعد خودپذیری را در سه سطح تعریف می کند:
سطح اول :
در مقام تایید خود حرف بزنیم و نه درمقام رد کردن خود!
دیدی افرادی که تا از آن ها تعریف میکنی بر حسب شکست نفسی ،با بولدوزر از روی خودشان رد می شوند؟مثلا میگویی تو چه قدر مهربانی!میگویند :من؟نه بابا!مهربونی ندیدی به من میگی مهربون!من کجام مهربونه؟!
سطح دوم:
به حقایق احترام بگذاریم.آن چه که هست بپذیریم.این به معنی این نیست که آن را دوست داریم.و حتی به این معنی نیست که باید احساس حرف آخر را بزند.یعنی من میتوانم بپذیرم که الان حوصله ی کارکردن ندارم اما این باعث نمی شود که دست از کار بکشم.این واقعیت را می پذیرم و به کارم ادامه می دهم.
پذیرفتن صرفا تایید کردن نیست.بلکه تجربه کردن و غوطه ور شدن در احساس است.برای این کار میتوانی چشمانت را ببندی،احساست را بر زبان بیاوری و با نفس های عمیق به عمق احساست توجه کنی .گویی که ان احساس را کاملا میبینی و تجربه میکنی و اثرات آن روی بدنت را زیرنظر داری.مثلا اگر مضطربی،متوجه ضربان قلب بالایت هستی ،متوجه انقباض عضلاتت هستی.
سطح سوم:
دوست خود باش!در همه حال.حتی در حالت اشتباه.اشتباهت را بپذیر.تو میتوانی اشتباه کنی ،در صدد جبرانش بربیایی و همچنان دوست خوب خودت باشی!
+از کتاب های محبوبم هست:)و این فصل کتاب می تواند تمرینی در راستای آن پستی که کمی قبل تر گذاشتم باشد.همان پستی که گفتم با خودمان به گونه ای رفتار کنیم که با دوستمان رفتار میکنیم.
آخرین نظرات: