در ده قدمی
به اطرافم که نگاه میکنم چیز عجیبی نمی بینم که برای آن ماجرایی بسازم و بنویسم.همه چیز عادی ست.دراین بیمارستان علی بن ابی طالب (ع)خیلی
به اطرافم که نگاه میکنم چیز عجیبی نمی بینم که برای آن ماجرایی بسازم و بنویسم.همه چیز عادی ست.دراین بیمارستان علی بن ابی طالب (ع)خیلی
“به نام مهربانترین” آخرشب ۱۸اردیبهشت۱۴۰۲ است.ساعت۲۳و۲۸دقیقه رانشان می دهد.روی تختم در اتاق ۱۰۷خوابگاه یاس درازکشیده ام.خسته ام.اما شوق و میل به ثبت امروز مرا به
“به نام مهربانترین” راستش رابخواهید راحت طلبی و عدم تعهد تا الان به من اجازه ی ساخت یک عادت درست را نداده.کارهای درست کرده ام
“به نام مهربانترین” گاهی اوقات حوصله هیچ کاری را نداری.حوصله زندگی کردن را حتی.مطمنا این روزها مشغول کارهایی با کمترین صرف انرژی میشوی.اغلب این کارها
“حرف از نوشتن و انجام هر کاری که میشود غول کمالگرای ذهنم نعره میکشد و مدام تکرار میکند : “بهترین را بنویس ،بهترین کاررانجام بده،
سلام خیلی خوشحالم که تونستم برای شما هم یک سایت شخصی راه اندازی کنم. حالا که سایت شخص خودت را داری به راحتی میتونی با