عادتها مارا به زندگی برمی گردانند.

“به نام مهربانترین”

گاهی اوقات حوصله هیچ کاری را نداری.حوصله زندگی کردن را حتی.مطمنا این روزها مشغول کارهایی با کمترین صرف انرژی میشوی.اغلب این کارها عادتهای ما هستند.البته که ممکن است بخواهی کلا بخوابی و هیچ کاری نکنی.ممکن است در این روز ها خلق افسرده داشته باشی.ناامید باشی.ممکن است چند روز قبلش شکست بدی خوردی.ممکن است برنامه هایت طبق میلت پیش نرفته و حالا غمگینی.خلاصه به هردلیلی امروز حس زندگی کردن نداری.
برای من که شده.روزهایی که فکر آدم کاملا منفی ست و نقطه ی مثبتی نمیبینی که همان را بهانه ای برای شروع کردن کنی.همان بشود نور امید.حتی حوصله نداری کار مورد علاقه ات را انجام بدهی.درکل که با خودت و دنیا قهری.
هم تجربه کرده ام و هم فکر میکنم که میشود با داشتن یکی دو عادت خوب دراین روزها خود را به زندگی برگرداند.عادتهایی که از روزهای قبل ساخته ام
و یا اگر ابتدای راه ساختن عادت باشم، سعی میکنم متعهد باشم و باز هم ان یکی دوعادت را انجام بدهم هرچند که هیچ کار دیگری نکنم.برای خودم پیش آمده که بعد ازانجام ان یکی دوکار، حس منفیم کمتر شده، شوق ادامه دادن بیشتر شده و توانسته ام به زندگی برگردم.منظورم این نیست که این یکی دو عادت میخواهد مرده را زنده کند و یا فرد افسرده چسبیده به تخت را بلند کندتا پُشتَک بارو بزند.این یکی دو عادت باعث میشود که اگر بی حال و بی رمقی و قلبت خالی از حس زندگی ست و ضربانت روی ۵۰ است، ضربانت را روی ۶۰ بیاورد، کمی بیشتر خون به دست و پایت پمپاژ کند و کمی گرمی زندگی در تنت جاری شود.همین.
و همین اندک، از هیج خیلی بهتر است.و حتی میتواند پیشگیری کننده باشد.
حتما هیج ادمی که مبتلا به افسردگی مزمن و وخیم است ، از ابتدا اینگونه نبوده است.او هم روزی ضربانش ۵۰ بوده، دستانش کمی سردتر از هرروز بوده و گرمی تنش کمتر.و رفته رفته روز به روز در ” هیچ کاری نکردن” غرق شده.ساکن بودن دائمی اورا تبدیل به مردابی کرده که دیگر حوصله ی پروراندن نیلوفر ندارد.و به احتمال زیاد اگر یکی دو عادت سالم داشت، افسردگیش مزمن و وخیم نمیشد.
البته که زندگی، صرفا شاد بودن و کار کردن نیست و همین غم و بی حوصلگی و هیچ کاری نکردن هم بخشی از زندگی است.
اما این موضوع نیاز به آگاهی دارد.اگر غیرآگاهانه در بی حوصلگی و بی رمقی و افکار منفی غرق شویم،ممکن است واقعا دچار افسردگی شویم و یا روزهای زیادی را ازدست بدهیم.اینکه من اگاهانه امروز را به استراحت بپردازم و خودم و احساساتم را بپذیرم، بحثش متفاوت است.هرچند که در این صورت هم،داشتن آن یکی دو عادت بازهم کارساز است و آدم را کمک میکند.
حتما برنامه ای برای عادتهای خودم خواهم داشت.انشاءالله.

به اشتراک بگذارید

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

پست های مرتبط